April 7, 2007

ژانــر: بازخواني اسناد حاصل از يك تحقيق غيرميداني در زمينه بهداشت رواني جوانان شوخ و شنگ

لطفاً دستانتان را روی قلبانتان گذاشته، و با لحن دکـلمـه‌وار بخوانید
.
نامه مـحـدثـه به ابـولـي
.
به نام اولين عشق كه پاك‌ترين آنهاست و از محمدرضا گلزار هم مردانگي بيشتري دارد و هميشه تيپ مشكي مي‌باشد. اكنون كه اشکانم مانند جوب خيابان ولي‌عصر در حوالي پارك ملت بر گونـه‌هانم فرومي‌چكند، من چشم‌هاي زاغ تو را با ميخ وفاداري بر قلبانم محكم مي‌آويزانم و مانند مريم مقدس به پاي تو مي‌افتم كه كتوني آديداس اصل چيني دارد و از تو مسعلت مي‌دارم كه من هرگز به پسرهاي بوطيكي و هرگونه پسرهاي صوصول و شلوارتنگ نگاه نكرده‌ام و روز اول كه توسط نوكيا ۸۲۱۰ با من ارتباط عاطفي برقرار نمودي، من اولين مردي بودي كه صداي نامحرم را صحبت كردم و از بس كه هميشه با ياد تو در چشمه‌ساران هستم اي موسم غيرت‌ها و من خاطرخواح تو هستم و نام مقدس تو در همه‌ي منافذ من تلاطم مي‌كند و با هيچ‌كس ديگري ازدواج نخواهم كرد.
.
نامه ابـولـي به مـحـدثـه
.
اي قـنـچـه خـشـبـو كه از تو دورم .... بذار واسه اشكاي مؤمنت بميرم
ملـيـكاي نازم، اين شعر را ديشب تا صبح واسه تو سرايندم تا بداني من از لحاظ عشق و معنويات و افلاتون با تو هيچ «ايـشـو»يي ندارم. اما تو احساسات بلوغ و شرعي من را زير لگـدمال مي‌گذاري و من هرچقدر به تو اصرار ميكنم كه يك روز جمعه به باشگاه بادي بيلدينگ دومادمون برويم و من به تو قول مي‌دهم حداكثرش لپت را ماچ كنم و اينها را علم صابت كرده كه پسرها اگر اين نيازها را قضاي حاجت نكنند، مي‌روند ناخودآگاه دنبال دخترهاي خراب و ازدواج ما ، تحت سيطره مي‌شود و ما خودكشي مي‌كنيم و بنظر من تو بايد حتما كتاب‌هاي فلسفي مثل مهدي سهيلي و نـيـچـه(ع) بخواني و فهيمه رحيمي براي مغز تو مناسب نمي‌باشد.
.
پاسخ مـحـدثـه به ابـولـي
.
اشكاي من به قدر رود كارونه .... ولي دوسِت دارم خدا مي‌دونه
گربه‌ي زاغول من، من بسيار آه مي‌كشم و به دو طفلان مـُـسلـِـم قسم مي‌خورم كه آقام نمي‌ذاره جمعه از خونه بيام بيرون و من فقط مي‌خواهم از تو بچه‌دار بشوم كه اسم آنها را اردشير و كامران بگذاريم و قلبانم براي تو ضربان مي‌كند بخثوث از وقتي كه در شافي‌كاپ به من يك كوبلن مرغوب دادي از تولدم و من مي‌ترسم كه دخترهاي دبيرستان بنت‌الهدي صدر كه هر روز تو رد مي‌شوي تو را گول بزنند و البته تو جوان محجوب و باكلاسي هستي اما آن ذليل‌مرده‌ها را من به تو از همين طريق قول مي‌دهم كه جمعه‌ي آينده حتمن به بهانه‌ي امامزاده شاه‌قلي تو را در ميعادگاه بدنسازي خويشتن ملاقات كنم و تقريبن مانتويم را در مي‌آورم برايت اما زيرش يك بليز زخيم مجلسي مي‌پوشم و من حتمن توسط خجالت و توسط همسر آينده‌ام خيلي سرخ مي‌شوم.
.
پاسخ ابـولـي به مـحـدثـه
.
خانومي خشكل من، به مولا نوكرت هستم و صفا-سيتي-مَـروه و من اكنون در حال نيوشيدن آهنگ عشقمان يعني «سال ۲۰۰۰» داريوش مي‌باشم و ضمنن در درياي حاسلخيز عشقمان هم شنا و غسل مي‌نمايم و تو هم در طرح سالم‌سازي دريا ويژه‌ي بانوان مي‌تواني شنا كني و باوركن فقط پسر با پسر را بهش مي‌گويند لواط و من رساله توضيح‌المساعل را مي‌آورم كه تو ببيني وخيالت راحت شود و من به هرمافروديت كه تو نمي‌داني الهـه‌ي عشق است قسم مي‌خورم كه از گوهر شب‌چراغ عفاف تو تا پاي جان محافضت بنمايم و ما حتمن ازدواج مي‌كنيم و بعد از اينكه من از لحاز «گولد كوعيست» به مدارج ترقي پيمودم، من لوازمي را كه تو دوست داري از قبيل يك عدد موبايل دوربين‌دار و چند عدد طلاجات و رخت و لباسي كه باز نباشد و خطوط تحريك‌كننده‌ي هيكلت پيدا نباشد، تهيه مي‌كنم و در كلبه‌ي حقيرانه‌ي عشقمان به راز و نياز و بعضي مساعل مشغول ميگرديم و در پايان آرزو مي‌كنم كه تو هم مثل من به مفاهيم‌هاي اگزيستانسيال و آنارشيست دست پيدا كني و شخص مفيدي براي من و بشريت بشوي.
.

0 حرف: