January 5, 2007

مادربزرگ همۀ ژانـرها : ژانـر



به دنبال درخواست شديداللحن جمعي از جوانان شوخ‌وشنگ ميهن كه اس.ام.اساً و آفـــاً و وبـكـماً از فـقـدان پـستهاي سگسي در اين لامكان نالـيده بودند و اينكه بالاخره بعد از يك ماه يك سرچ‌كننده گوگلي موفـق شد از طريق كلـيدواژه «من و مامان لخت» خودش را به اينجا بكشاند، من و چـامـلـي به اين نتيجه رسيديم كه بايد به اين نياز ملت هميشه در صحنه لـبيك گفت

آقاجون ، هـوش سگسيه ، هـوش به اندازه تمام انحناهاي هوش‌رُباي بدن سگسيه . حتي شايد سگسي‌تر از ساق پا باشه . حالا هـوش كه مي‌گم يه پسرۀ موچرب با عينك ته‌استكاني و شلوار پارچه‌اي طوسي و ساعت سـيـكو مكه‌اي نياد تو ذهـنت . يه دختـر ريـشو و جـوشو با مانتو شلوار گشاد سورمه‌اي كه چار تا كلاسور گنده رو خركش مي‌كنه و هي سكـنـدري مي‌خوره نياد تو ذهـنت . از اون ور، نه كه خيال كني هركي كه يه جايي شاگرد اول شد، مي‌تونه به اندازۀ جورج كلوني و جسيكا آلـبـا به آدم تپش قلب بده و كلاً اگه فلان فــاز علمي رو بصورت يورتـمـۀ موزون طي كرده باشي ، مي‌توني به آسوني چفت و بست جنس مخالف رو باز كني . نـه جانم . نـه

امــا ... وقتي كه مي‌دوني طرف خيلي باهـوشه و اين باهـوش بودنـش جـوريه كه نياز به اثـبات نداره و حالا يا مال فـلان دانشگاه و انـسـتيـتو هست و بوده يا نـه ، ولي تابـلوئـه كه كله‌ش از گچ پر نشده و شعاع ديدش هم درازتر از شعاع يه گردوئـه و در مورد چيزها و سؤالاي «خارج از كتاب» هم مي‌شه روش حساب كرد و اينا ، اون وقت اگه بتوني با اين آدم از هر چيزي «غير از علم و دانش» صحبت كني ، از فيلم و ماشين و ادبيات و موزيك و گــيـم و دختر و پسر و خوردني و نوشيدني و اتـفاقاي روزمرۀ دنيا بگير ، تا حتي خزعبلات و اباطيل مطلق ، و اون وقت با اون حرفا و كلاً با خود طرف حال كني و تو دلت بگي « اي وَل » ، اين خيلي سگسيه

0 حرف: