كسي تا حالا يه آدم شديداً مذهبي ِ باحال و بامزه ديده؟ خيلي بعـيده . اين بزرگترين مشكل من با دينـداري افراطيه . خنك ترين جوكاي عالمو تعريف ميكنن و چقدر هم ريسه ميرن خودشون . مهمونيا و پيـكنيـكا و مسافرتاشون هم كه نصيب گرگ بيابون. شوخيهاي وبلاگيشون رو هم كه ديدين ديگه : ايشالا تو دعاي كميل پشت ستون جا گيرت بياد. هرهر . فقط دلم ميخواد بدونم اينا اول بيمزه بودن بعد خشكهمقدس شدن يا برعكس. تو كارتون سيمپسونز هم، هــومــر همهش سر همين قضيه حال فلاندرز مذهبي و بورينگ رو ميگيره . كاش حداقـل يه علت معنوي داشت اين فـنومن نـامزهگري ديـن-ديـپـندنـت . چون وقتي پاي مسائلي مثه خور و خواب و خشم و شهوت( و شغـب! ) بياد وسط ، كسي جلودار اين جماعت نيست ... چي بگم آخه ؟
چيز خاصي نميگم